دکتر ابوالقاسم بختیار در بروجن زاده شد و پس از گذراندن فراز و فرودهای زندگی شخصی در سن ۵۵سالگی موفق به کسب مدرک پزشکی از آمریکا شد.
او پس از بازگشت به ایران خدمات ارزندهای در جهت توسعه بهداشت، سلامت و علم پزشکی کشور کرد.
آخرین فرزند دکتر ابوالقاسم بختیار گفت: حدود ۱۵۰ سال پیش که امکاناتی در اختیار مردم نبود و همه مشغول دامپروری و کشاورزی بودند، ابوالقاسم بختیار در بروجن چشم به جهان گشود و هنگام تولد مادر خود را به دلیل کمبود امکانات بهداشتی از دست داد که این موضوع یکی از عوامل پیشرفت زندگی او شد. پدر او حاج حسن ضرغام بروجنی، مسئول کاروان زائرین به کربلا بود و پس از گذشت پنج سال از مرگ مادر ابوالقاسم، برای مراقبت از او ازدواج کرد.
رحمت ابوالقاسم بختیار افزود: آن زمان شناسنامه نبود و پس از مرسوم شدن آن، ابوالقاسم فامیل بختیار را برگزید.
به گفته وی، ابوالقاسم پس از رسیدن به سن قانونی برای رفتن به مکتب خانه به همراه شهربانو، همسر پدرش، در مکتب خانه نام نویسی کرد. او پس از پایان تحصیلات در مکتبخانه، برای یافتن کار به اصفهان رفت و سرانجام در یکی از مکتبخانه های اصفهان معلم شد.
بختیار افزود: در همین زمان بیبی ماه بیگم بختیاری، نوه رضاقلی خان ایلخانی، به دنبال معلم خصوصی برای پسرانش بود که ابوالقاسم را به او معرفی کردند، ابوالقاسم پس از پذیرفتن درخواست بیبیماه بیگم و اتمام سال تحصیلی به تهران عزیمت کرد.
رحمت ابوالقاسم بختیار افزود: در تهران زندگی جدیدی برای او رقم خورد، او پس از بررسیهای اولیه از اهمیت بالای زبان انگلیسی در تمام درسها با خبر شد، پسران بیبی ماه بیگم در دبیرستان البرز درس میخواندند و ابوالقاسم نیز پشت در کلاس مینشست و یادداشتبرداری میکرد تا اینکه روزی مدیر مدرسه، دکتر ساموئل جردن، هنگام نظارت ابوالقاسم را دید و او را به دفتر خود فراخواند. او پس از اطلاع از شرایط ابوالقاسم و دیدن اشتیاق او به ادامه تحصیل، با تحصیل او در دبیرستان موافقت کرد اما ۲ شرط را پیش پای او گذاشت، یکی به دست آوردن رضایت همکلاسیها و دیگری تقویت زبان انگلیسی و گرفتن نمره قبولی در امتحان ورودی بود که ابوالقاسم با شرکت در کلاسهای ورزش و صمیمیت با همکلاسیهای خود، رضایت آنها را بدست آورد و درنهایت با افزایش اطلاعات خود با استفاده از بهرهگیری از کتابهای کتابخانه دبیرستان، نمره قبولی را به دست آورد.
وی در خصوص زندگی ابوالقاسم پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان گفت: او پس از پایان تحصیلاتش با راهنمایی دکتر جردن برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت، در سال ۱۳۰۴ (۱۹۲۵میلادی) با هلن جفریز که یکی از همکاران او در بیمارستان هارلم بود ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج هفت فرزند، پنج دختر و ۲ پسر، بود.
به گفته وی، او در سال ۱۹۲۵ موفق به دریافت دکترای خود از دانشگاه سیراکیوس ایالت نیویورک شد و در تاریخ چهارم آذرماه۱۳۰۸ (۲۵ دسامبر ۱۹۲۹) یکی از اعضا نظام پزشکی نیویورک شد. او در سال ۱۳۱۰ (۱۹۳۱ میلادی) به همراه همسر و سه فرزند خود به ایران بازگشت تا به مردم کشورش خدمت کند.
آخرین فرزند ابوالقاسم بختیار در ادامه افزود: او پس از بازگشت به ایران، نخستین دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را بنا نهاد و در دانشگاه تهران تدریس میکرد و پس از مدتی یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران شد.
به گفته وی، سالن تشریح دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، به پاس خدمات ارزنده به نام او نامگذاری شد.
رحمت ابوالقاسم بختیار بیان کرد: ابوالقاسم بختیار در سال ۱۳۲۰ با همسر دوم خود، بیبی توران ضرغامی که نوه ابراهیم بختیار(ضرغام السلطنه)بود، ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج ۱۰ فرزند (۶دختر و چهار پسر) بود.
او از پزشکان پیشگام و فعال در حوزه فعالیتهای علمی و پزشکی، بنیانگذار مرکز آموزشهای پزشکی در ایران و نهضت سلامت، بهداشت و امور پزشکی و همچنین از نخستین دانشآموختگان ایران در آمریکا بود که با توجه به زندگی کردن در چهارمحال و بختیاری، اصفهان، تهران و در خارج از کشور، شخصیتی فرامنطقهای و فراملی به شمار میرود.
تسلط دکتر ابوالقاسم بختیار در دانش پزشکی و زبانهای خارجه منجر شد نگاه بلندی به تربیت انسانها داشته باشد و تلاش زیادی در زمینه حفظ و اشاعه نام و فرهنگ ایران داشته باشد.
طراحی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، راهاندازی بیمارستان شرکت نفت و در منطقه بختیاری و اقدامات او در زمینه توسعه بهداشت مناطق بختیاری از دیگر خدمات او است. به همین جهت یکی از جنگلهای بزرگ طبیعی منطقه زاگرس به پاس قدردانی از زحمات دکتر بختیار و همسر آمریکایی او، به نام هلن نامگذاری شده است.